این وبلاگ فقط ساخته شده تا به دنیا بفهمونه" تو نیستی"
حیف از بهار و پنجره وقتی تو نیستی
حیف از بیان خاطره وقتی تو نیستی
زل می زنم به نقطه ی تاریک پیش رو
هر شب کنار پنجره وقتی تو نیستی
حس میکنم به نقطه ی تکرار می رسند
اندیشه های باکره وقتی تو نیستی
دارم فقط به دور خودم چرخ می زنم
روی محیط دایره وقتی تو نیستی
بهتر همان که بسته بمانند، تا ابد
این پرده های کرکره وقتی تو نیستی
نه با خیال غیر تو حتی نمی شوم
سرگرم یک مذاکره وقتی تو نیستی
محسن چالاک
آرزویی برای نرسیدن...برچسب : شعر, نویسنده : غزال جلیلوند ghazal74 بازدید : 287