کلاغ عشق!!

ساخت وبلاگ

ای لب تــو قبله ی زنبورهــــای سومنـات

خنده ات اعجاز شهناز است در کرد بیـات

 

مطلع یک مثنویِ هفت مَن ، زیبایی ات

ابــــروانت، فاعلاتـن، فاعلاتـن، فاعـلات

 

من انــار و حافظ آوردم، تو هــم چایـی بریــز

آی می چسبد شب یلـدا هل و چایـی نبات

 

جنگل آشوب من، آهـوی کوهستان شـعــر

این گـوزن پیــر را بیـچــاره کرده خنده هــات

 

می رود، بو می کشد، شلیک، مرغی می پرد

گردنش خــم مــی شود، آرام می افتد به پـات

 

گرده اش می سوزد و پلکش که سنگین می شود

می کشد آهـــی، کـه آهــو... جان جنگل به فـدات

 

سروها قد مـــی کشنـد از داغــــی خــون گوزن

عشق قل قل می زند از چشمه ها و بعد، کات:

 

پوستش را پوستین کـرده زنــی در نخـــجوان

شاخ هایش دسته ی چاقوی مردی در هرات

 

حامد عسگری

آرزویی برای نرسیدن...
ما را در سایت آرزویی برای نرسیدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : غزال جلیلوند ghazal74 بازدید : 311 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت: 13:00