دیشب برگشتی ولی ...

ساخت وبلاگ

 خیلی انتظار کشیدم که شاید بیای 

باز برای بدرقه ام با اون لباس گلدارت 
و دل خوشم کنی با یه دروغ مصلحتی 
که میشه شاید بازم بیام برای دیدارت 
ولی چه فایده که خوابت عجیب سنگین بود 
صدای خاطره هامون که نکرد بیدارت 
میگن روزه گرفتی و دیگه غزل نمی نوشی 
بمونه این آخرین غزلم برای افطارت 
شکسته می رم و خاطرات سبز تورُ 
به یادگار می برم امشب خدانگهدارت 
بی سر و سامون رفیقه بغض جاده 
بی همه چیز شد به جز این عشق ساده...

آرزویی برای نرسیدن...
ما را در سایت آرزویی برای نرسیدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : غزال جلیلوند ghazal74 بازدید : 477 تاريخ : دوشنبه 17 تير 1392 ساعت: 1:18